طرح جدید دولت ایران برای اعطای یارانه، که پس از ۲ ماه قرار است به چیزی شبیه به کالابرگ (یا همان «کوپن») تغییر مسیر بدهد، در واقع یک معنی بیشتر ندارد: اینکه قرار است برخی از کالاها سهمیهای شود و با دو قیمت مختلف در بازار توزیع شود. تجربه میگوید زمانی که دولت کوپن پرداخت میکند و یا برای برخی از کالاها با نرخ کمتر، سهمیه معین میکند، در حال یک اعتراف است؛ اعتراف به «شکست بازار» است. در ماههای اخیر هم ایران همزمان چند بدشانسی آورد: از یکسو، جنگ در اوکراین تجارت غلات و دانههای روغنی را در جهان به شکلی بیسابقه در ۷۰ سال اخیر به ریخت. از سویِ دیگر، کفگیر دولت برای تخصیص ارز ترجیحی (دلار ۴۲۰۰ تومانی) به تهِ دیگ خورده و دولت حتی اگر میخواست هم نمیتوانست به آن وضعیت ادامه بدهد. همزمان، چشمانداز رفع تحریمها هم روشن نیست و ظاهرا روسیه هم مشتریهای نفت ایران (از جمله چینیها) را با تخفیف بیشتر اغوا کردهاند. بنابراین، ایران حتی روی افزایش درآمدهای نفتی هم نمیتواند حساب باز کند. اما دولت حتی در اجرای این سیاست هم خطا کرده و در حال دامن زدن به آتش تورم است. نخست اینکه حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان تنها به عنوان یارانه ۲ ماهه به حساب شهروندان ایرانی واریز شده، اما منابع بودجهایِ این واریزی مشخص نیست. میتوان حدس زد که دولت پول چاپ کرده است
Daniel Exchange
Best ( behtarin ) Sarafi irani dar london england uk